دورهمی قسمت 1


من و دوستان تنیس

همه چی میزارم

به مدرسه رو به روم نگاه کردم نسبت به مدرسه المان کمی کوچک تر بود مشکل نداره برم تو رفتم تو که صدای نخراشیده پسر خالم هرداد رو شنیدم.

 هرداد_چرا دیر کردی؟

 _هرداد تو دیر کردی

 هرداد_باشه باشه عصبانی نشو من رفتم زمین خدافظ .

 تا اومد بره یه پسره سریع گرفتش وگفت_چرا دیر کردی؟!

 هرداد_ کار داشتم ولم کن ایجی خفه شدم.

 ایجی_اهان بیا بریم درضم دوست دخترتم ترسناکه.

 تا هردادبگه من کیم ایجی دستشو گرفت و کشید وبر چه شیطون بود فکر منم سال سومیه اخه هرداد هم سال سومیه وای حالا من کلاسا رو از کجا پیدا کنم بخیال اهان اهنگ گوش میدم هدفون رو تو گوشم گذاشتم و زمزمه کنان یه مسیری رو رفتم یه لحظه چشمامو بستم که خوردم به به نفر سریع بلند شدم و تند تند معذرت خواستم اونم به زبان المانی.تا سرم رو بالا اوردم دیدم یه پسره که با عصبانیت و تعجب نگام مینه همش چیزی میگه که من نمیشنوم تازه یادم افتاد هدفون تو گوشه در اوردمش وبا تعجب بهش نگاه کردم.

پسره_ خانم خوبید؟

 _ هان؟

 پسره_شما ژاپنی بلدید؟

 تازه یادم افتاد تو ژاپن و مدرسه سیکاکو هستم .

 _ اوه بله منو ببخشید کمی هول شدم اقا.

 پسره_عیب نداره ‌درضم این مسیر میره زمین تنیس پسرا .

 _واقعا.

 پسره_شما تازه اومدید؟

 _بله میشه منو به زمین تنیس ببری؟

 پسره_بله میشه درضم اسم من کارو کایدو سال دومی

 _منم ریواس روکاکی هستم یه سال اولی

 کایدو_خب بریم فففففففففففففیس.

 _چرا فیس فیس میکنید؟

 کایدو_اخه منو به اسم افعی هم میشناست همه ازم میترسن تو چرا نمیترسی؟

 _اخه ترس نداری.

 کایدو_اهان.

 _نمیریم؟

 کایدو_اخ راست میگید بریم خانم روکاکی.

 _با ریواس راحت ترم.

 کایدو_پس بریم خانم ریواس.

 همراه کایدو به زمین تنیس رفتم من اصلا قیافه کایدو رو ندیدم بزار ببینم قد بلند داره و هیکلی پوستش کمی تیرس دستمال سر میبنده چشماش کمی باریکه و موهای سیاه شلختش از ریر دستمال سر بیرون زده وگرمکن سیکاکو تنشه اوه اوه دارم جوان مردم رو دید میزنم خاک بر سرم.

 کایدو_ رسیدیم.

 _ممنون سنپای.

 کایدو_خب من کار دارم خدافظ.

 _خدافظ.

 داشت میرفت که یهو یه پسر مو سیخ سیخی پرید جلوش و گفت_سلام افعی چطوری؟

 کایدو_برو کنار مومو.

 مومو_باشه راستی این دختره کیه دوست دخترته؟

 منو کایدو_نه خنگول.

 مومو_اوه اوه چه بی اعصاب هم هستید خدافظ.

 و بعدش در رفت.

 منو کایدو_عجب خولیه.

 منو کایدو بهم نگاه کرذیم و جدا شدیم دیدم هرداد و ایجی دارن بازی میکردن هرداد یادش رفته که دختر خاله ای داره رفتم زمین تنیس دخترا که یهو به یکی برخورد کردو و..............

 


نظرات شما عزیزان:

سایو فوجی
ساعت23:20---30 آذر 1394
عععاالللللیییییییی

لیانا مایر
ساعت18:11---16 آبان 1394
عالیییییییییییییی

ماهور(ساو کایدو)
ساعت13:57---8 آبان 1394
عالی بود توپ

sabrina
ساعت16:05---4 آبان 1394
عااااااااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااااااااااااالییی یییییییییییییییییییییییییییییی یییییییییییییییییییییییییییییی یییییییی

آنیکا شیطونه
ساعت15:29---4 آبان 1394
عالی بود . ادامه یالا یالا یالا یالا

a r m i t a # v a m p i r e
ساعت13:26---4 آبان 1394
خیلییییییی عالیههههههههههه ایولللللللللل

هما
ساعت21:45---3 آبان 1394
عالی ممنون ما قسمت بعد میایم دیگه

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در یک شنبه 3 آبان 1394برچسب:,ساعت 20:58 توسط ریواس روکاکی| |


Power By: LoxBlog.Com